یه طرحی دارم برای ایجاد تحول!!! عالی! اصلاً قابلیت اینو داره یکی بیاد ساپورتش کنه کاسب شیم!
البته بصورت استقرایی طراحیش کردم! تجربه ی مورد به مورد با آدمای تو شرایط یکسان، و تجربه ی شخصی.
ولی می خوام بمونه تو کله ام یه مدت خوب جا بیفته!
پ.ن: ساده ترین راه برای ایجاد تحول اینه که همه کارایی که قبلاً انجام می دادی رو دیگه انجام ندی!
یا با دیدی دیگه انجام بدی.
لزومی نداره آدم از شرایط فعلیش ناراضی باشه تا نیازی به تحول احساس کنه.
اکثر موارد مبتلا به اختلال روانی ، خودشون هیچ نیازی به مراجعه به روان شناس یا روان پزشک نمی بینن.
اختلال روانی هم البته برچسب درستی نیست. منظور همون خروج از تعادل و حالت ایده آل زندگی
هست.منظور این که درسته اختلال تعریف مشخص و یه مرز تعریف شده داره. ولی رسیدن به اول نقطه و
رد کردن اون مرز دفعتی رخ نمی ده. مثل یه تونل می مونه که اگر برسی به تهش، اون عدم تعادل درِت
درونی و دائمی می شه و به سختی قابل تغییره (اختلال) ولی خیلی از ماها بارها تو برهه های مختلف
زندگی وارد این تونل می شیم، و شاید زود هم دور می زنیم میایم بیرون.
خیلی ها قادرند همیشه بالانس رو تو زندگیشون حفظ کنن و هیچ وقت وارد این تونل نمی شن!
این ها آدم های مقاوم از لحاظ روحی و حتی جسمی هستند. آدم های شاد. امیدوار.خوش بین. معتقد به
اصول خاص در زندگی.(مذهب و امثالهم) که هدفمند زندگی رو پیش می برن. مغلوب شرایط نمی شن.
مغلوب جو درونی و بیرونی نمیشن.مودشون از ثبات نسبتاً بالایی برخورداره. نیازهای ناگهانی حس نمی
کنن.تاثیر گذاریشون بیش تر از تاثیر پذیریشونه.در عین حال سازگارند.و نسبت به تجربه های جدید ،پذیرا.
همه چیز رو ساده می گیرند.به گذرا بودن معتقدند! *
نگاهشون به آینده است بیش تر تا به گذشته. مسیر مشخصی رو طی می کنند و شاخه به شاخه نمی پرن.
توانمندی ها و مهارت هاشون رو گسترش می دن.
خودشون رو منشأ اثر می دونن.در تصمیم گیری شاید سریع عمل نکنند. اما قاطعند.
غم رو تجربه می کنند اما اجازه ی ماندگار شدن اون رو در خودشون نمی دن.
قادرند شرایط نامطلوب روحی رو سریع به شرایط مطلوب روحی تغییر بدن.و شرایط مطلوب رو طولانی مدت
حفظ کنند. **
در مقابل افرادی هم از ابتدا آسیب پذیرند. قوای روحیشون ضعیفه .پتانسیل تاثیرپذیری احساسی از جوّ
درشون بالاس. ثبات مودشون کوتاه مدته. ازین حال به اون حال در نوسانند.
گاهی شاد. گاهی غمگین. دوره های خاص احساسی رو تجربه می کنند.و گاهی این دوره ها اثرات
ماندگاری در شخصیتشون داره.تصمیم گیری هاشون گاهاً با پشیمانی زیاد همراهه. چون مسیر و اصول
مشخصی رو دنبال نمی کنن.بدبین به اوضاع و دیگرانند. ترس از آینده دارند. گذشته را اگر خوب باشد
دوست دارند. اگر خوب نباشد به سختی می تونن فراموش کنند.
معمولاً خود را هدف ارزیابی دیگران می دونن. نسبت به انتقادات دیگران حساسن.نیازمند تعاریف دیگرانند.
(اگرچه واکنش عینی در این دو مورد نشون ندن).
این ها پتانسیل این که به ته تونل برسند رو دارن. البته ممکنه خیلی ها تا آخر عمر در تونل به سر ببرند و
هیچ گاه به انتها نرسند! و اختلالی درشان رخ ندهد.
البته که لازم نیست یک نفر تمام این ویژگی هارو داشته باشه تا مقاوم یا ضعیف شناخته بشه. اما
ولی اگر دو سر طیف مقاوم و ضعیف رو در نظر بگیریم، این ویژگی ها براشون تعریف می شه.
مهم ترین نکته ، تشخیص خود فرد و ارزیابیش از موقعیت شخصیش هست.
خسته شدم.
* در مورد اعتقاد به گذرا بودن حدیث و روایت زیاد داریم..واین یک توصیه ی دینی ست که از اوضاع گذرا
نباید متاثر بود. انشالله روایت یا حدیثش رو می یابم. ولی همین که این گوشه هم هست!
بگذارید و بگذرید.ببینید و دل مبندید.چشم بیاندازید و دل مبازید که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت.
و من فکر می کنم یکی از دلایل نهی اسلام از موسیقی ، همین تاثیرگذاری قوی ست که بر حال آدمی داره.
** یه مدل روان شناختی هست درین رابطه که خیلی جالبه. در فرصتی توضیحش می دم.
پ.ن1:این ها که گفتم جمع بندی یه سری اندوخته ی علمی مذهبی بود.
منبعش ذهن خلاق خودم بود! :دی
پ.ن2:اصلاً کی گفته همیشه خود پست موضوعیت داره؟ گاهی فقط پ.ن ها موضوعیت دارن اصلاً!