خب بریم سر اصل مطلب!

تجربه نشون داده (من همین الان از پیش تجربه میام)

1.اگر امر دایر شد بین مترو و اتوبوس، در شرایط یکسان، مترو صد در صد گزینه ی مناسب تری ست.

2.اگر مجبور به تعویض مترو به اتوبوس برای ادامه مسیر بودید، و مخیّر بودید بین تعویض در ایستگاه های

مختلف،حتماً اون ایستگاهی رو انتخاب کنید که برای رسیدن به مقصد،بیشتر از یک گزینه عرضه می کند.

مخصوصاً اگر روز تعطیل هم باشد و ترافیک وسایل نقلیه عمومی،نرمال نباشد.

(و مخصوصاً اگر تصادفاً نیاز مبرمی هم به دبلیو سی داشتید)

3.اگر نیاز به دستشویی داشتید، حتماً به اولین رستوران/کافه مراجعه کنید.

4. کلاً اصلاً سعی کنید آخرین روز هفته قبل از شب شدن در منزل باشید.

ومعیارتان برای تشخیص شب ، ساعت باشد ترجیحاً.نه میزان تاریکی/روشنی هوا.

(البته اگر شانس بیاورید و ساعتتان روی پنج و سی و هفت دقیقه خواب نماند و شما هی نگاه نکنید و

هی متوجه نشوید که ساعت تغییر نکرده)

نتیجه :

1.هیچ جا خانه ی آدم نمی شود.

2.افرادی به شانس اعتقاد دارند که امورشان را در زمان بهینه آن انجام نمی دهند یا به عبارتی

اموراتشان تابع روال و نظم خاصی نیست.

اگر شما هم منکر شانس هستید، و می خواهید صحت عقیده تان را بیازمایید، یک روز تصمیم بگیرید

هردمبیل عمل کنید!

و اگر معتقد به شانس هستید، سعی کنید کارها را در اولین فرصت مناسب انجام دهید.

3.گاهی اوقات آدم مجبور است.مجبور!

و در آخر خواستم عرض کنم که من کلاً به همه موارد بالا عمل کردم و از تصمیماتی که امروز در دایره ی

اختیار و اجبار گرفتم خیلی راضی ام.

ولی با این حال این قدر دیر رسیدم خونه.

شاید لازم باشه خلاف همه ی موارد بالا رو هم امتحان کنم.